[ad_1]
سال ها پیش یکی از دوستان صمیمی ام شهرام که به مقصدم آمد و به سراغ من آمد فریب ارواح خبیثه را خورد که بدون دلیل از شهرام طلاق گرفتم و عقد موقت بستم و …
به گزارش خراسان، زن 5 ساله ای که متهم به ازدواج با همسرش و همسرش بود و اکنون نیز تهدید به انتشار تصاویر دخترش در فضای مجازی می کند، به طور سنتی با «گلوری» ازدواج کردم و شاغل شدم و با عشق به خانه داری هم مشغول شدم و با آمدن دخترم به دنیا شیرینی کار دخترم را تا آخر عمر «هیمات» پاشدم. او با یک دوست صمیمی ازدواج کرده بود و یک سال پیش با من ازدواج کرد، من تولد دختر دو ساله دخترم را جشن گرفتم، او به همین دلیل به “شجاعت” خود اطمینان زیادی داشت، حتی در در غیاب همسرش به مقصد ما آمد و با کنایه و اشاره به من علاقه مند شد. او ضرب المثلی که همیشه خربزه خوب می خورد، زیبایی ظاهر و مهربانی را می ستاید و مدعی است چنین زنی کمال ندارد.
خلاصه هر از چند گاهی به خودم می آیم و با طنین شیطان، ذهن و فکرم هم می میرد. چون شهر دیگر را در حد و اندازه نمی شناختم و مهر هم نزدم. زمزمه های شیطان و آمدنش به جایی رسید که بالاخره تصمیم به طلاق گرفتم اما او بدون دلیل از همسرش طلاق داده بود و حضانت فرزندش را به همسرش سپرده بود. من هم بهانه تهمت های بیهوده و روابط سرد جلال را به طلاق دادم، با وجود اینکه جلال را در قلبم دوست داشتم چون هرگز به من بی احترامی نمی کرد و از رفتار عجیب من تعجب می کرد، خلق و خوی شیطان مساوی است با طلاق گرفتن از همسرم در حالی که او مدام مرا مسخره می کرد و از من تقاضای ازدواج می کرد، اما با تحسین و تمجید از کاری که با من کرده بود، ازدواج با او را نیز به دلیل نداشتن شغل مناسب شایسته ندانستم و ناگفته نماند که من در حال بازنشستگی از این ازدواج هستم اما او دست از تلاش برنداشت و هر روز لذت های خیالی می کردم تا جایی که برای مشاوره به فردی مراجعه می کردم و خود را یکی از اعضای خانواده معرفی می کردم و در امور ازدواج و طلاق شاکی بودم. یک موضوع تجربه شخصی است، اما راهنمایی نادرست می تواند زندگی و آینده ما را نابود کند.
وی گفت: برای رهایی از این مشکل باید قرارداد موقت ببندیم. من همانطور که فکر می کردم عمل کردم و بر اساس یک قرارداد موقت عمل کردم، اما در این بین رفتارهای کوتاه مدت خائنان و وحشت وحشیانه ها بیش از حد قابل تحمل بود. اگرچه ممکن است چند بار به اشتباه قلم را داده باشم تا احتمالاً یک زندگی رویایی داشته باشم، اما همه این آرزوها پوچ و بیهوده بودند، زیرا من همین ارتباط را با زنان دیگر داشتم و اخیراً متوجه شدم که اشتباه بزرگی مرتکب شده ام و در این زمینه تصمیم گرفته ام. به همان دلیلی که در خانه حبسش کرده ام و در زندگی مشترک راه دیگری به او نداده ام، او را از زندگیم بیرون می کنم، در جایی که جعبه و کلید در اتاق باز شد، من متوجه شد که او این سرقت را انجام داده است. چند ساعت بعد پیامی برای بریم ارسال شد و تهدید شد که تصاویر خصوصی این دختر را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد و …
[ad_2]