وقتی برندهای تاناکورا آن را دوست دارند!

[ad_1]

بحث بین زن و مرد بالا گرفته است و همه صحبت از پاره شدن درز پشت لباسی است که با دقت دوخته شده است. اما مرد اصرار دارد لباس خارجی بخرد. هود زنگی خاکستری.

به گزارش ایران، من در فروشگاه تاناکورا در میدان رسالت تهران هستم. لباس دست ساز همان هودی یا بلوز هودی است که این روزها در بسیاری از فروشگاه های پوشاک نیز موجود است، اما اگر فکر می کنید این لباس پشت درز دار ارزان است، در اشتباهی بی ادبانه هستید. قیمت این هودی 480 هزار تومان است.

بر زن اصرار می کنی و مرد را طرد می کنی. – ببین بریم، این جاده تو میدان هالفتهاوس همینطوره، من به چشم خودم دیدم 300 هزار تومن. پشت این لباس زیبا پاره شده است. پچ آن کاملا واضح است. نمی توان آن را پنهان کرد.

– به جای آن چیزهای خارجی خوب می خرم. او مرگ ندارد. اگر می بینید که الان اینجا سکس خیلی گران است، چون همه می فهمند که خارجی است. هیچ کس قبلا نمی دانست. لباس بیرونی فایده ای ندارد. همه برای خرید سکس به اینجا می آیند.

مرد کارتی می کشد و یک هودی خاکستری می خرد. زن همچنان سمت چپ او را نگاه می کند و زیر لب زمزمه می کند: «لباس پاره 480 هزار تومان خریدم و خوشحالم، دارم دیوونه می شوم با این مرد».

هفته گذشته یکی از اعضای انجمن صنفی تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک اعلام کرد که فروش پوشاک تاناکورا به دلیل مشکلات بهداشتی و قاچاق این نوع پوشاک ممنوع شده است و با این گونه مغازه ها برخورد قانونی خواهد شد. مجید افتخاری در گفت وگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه فروش پوشاک تاناکورا در کشور به طور کلی ممنوع است و اتحادیه با این گونه فروشگاه ها در هر جایی برخورد می کند و پلمب می شود، گفت: وی گفت: لباس های تاناکورا در کشور رواج چندانی ندارد و دلیل ممنوعیت فروش لباس های تاناکورا مشکلات بهداشتی و قاچاق این نوع لباس ها است. به این دلیل که این لباس ها استاندارد نیستند و وضعیت آنها نظارت نمی شود و می تواند منجر به آسیب جسمی شود.

البته به گفته رئیس اتحادیه پوشاک ایران، این نوع پوشاک خارجی را می توان از کشورهای دیگر نیز اهدا کرد، بنابراین ممکن است این لباس ها به کشور ثالث اهدا شده باشد اما پوشاک این برند به صورت جداگانه به فروش برسد.

افتخاری معتقد است تعداد فروشگاه های فعال تاناکورا در کشور بسیار کم است و اغلب این واحدها بارها پلمب و اطمینان خاطر داده شده اند اما فعالیت آنها از سر گرفته شده است. با این حال، سفارشات تاناکوراس در شرق تهران توسط مشتریان تکمیل شده است و فروشگاه کالاهایی غیر از پوشاک را ارائه می دهد. از ادکلن و عینک آفتابی گرفته تا کفش و کفش ورزشی و روسری. بیشتر مغازه ها بوی آشنایی از مغازه های تاناکورا دارند. بوی مواد خاص و احساس نم و نم. لباس‌ها نسبت به گذشته تمیزتر و مرتب‌تر شده‌اند و روی تابلوی بیشتر مغازه‌ها نوشته شده است: «پنج‌شنبه اجناس جدید».

جلوی یکی از این مغازه ها مقدار زیادی کتانی را در یک سبد گذاشتند. قیمت 680 هزار تومان. آقای فروشنده توضیح می دهد که برخی از این کتانی ها نو هستند و چند بار پوشیده شده اند اما نو هستند.

فروشگاه ویترین کتانی کامل تری نیز دارد. انواع برندهای معروف کتانی که تقلبی یا اصل بودنشان مشخص نیست. کتانی قرمز آدیداس به قیمت 10 هزار و 800 هزار تومان به فروش گذاشته شده است. این فروشنده توضیح داد که قیمت همین کتانی هم اکنون در فروشگاه اصلی آن حداقل هشت تا 10 میلیون تومان است. این یک کتانی طرح دار (الگو) است که از فروشگاه اصلی خارج شده است، این کلمات در قسمت زیرین کتانی نیز دیده می شود، نه کتانی برای فروش.

قفسه عطر درست در مقابل ویترین کتانی قرار دارد. در میان آنها می توانید معروف ترین برندهای عطر دنیا را ببینید. اینها هم تست کننده هستند و عطر عالی دارند. عطرها از 800 هزار تومان تا بالای 10 میلیون قیمت دارند اما هیچ کدام جعبه نیستند. یک زن در حال چانه زدن برای خرید عطری است که بتواند ده ها میلیون بخرد. سعی می کند از فروشنده تخفیف بگیرد، اما فروشنده دست از کار نمی کشد و می گوید هیچ راهی برای تخفیف گرفتن وجود ندارد.

وقتی در مغازه بودم، زن و مردی با یک کیسه پلاستیکی بزرگ پر از لباس آمدند. می گویند لباس هایشان مارک است و چند سال پیش از اروپا خریده اند، اما خسته شده اند و می خواهند بفروشند. فروشنده نیم نگاهی به اجناس انداخت: «ما نمیخریم جرات نکن ولی قبلاً اجناس خریده ایم و دزدیده ایم.» همه اجناسمان را می خریم. خیلی بدبخت به من میگی دزد؟”این لباسا رو ببین!”

مشاجره ها و دعواها بالا می گیرد. زن و مرد با کیف هایشان مغازه را ترک می کنند. فروشنده دوباره شروع می کند: چرا اینها نمی فهمند که بابا لباس ببر قدیمی مولانا را می فروشد؟ میگم اگه جرات نداشته باشم بازم گیجم میکنه. فکر می کنم چند بار کفش، کفش ورزشی و لباس خریدم و بعد سرقت شدم؟ من دیگه حاضر نیستم بخرم با دیدن همه اینها هیچکس حاضر به خرید لباس نیست. آنهایی که می خواهند لباس بفروشند به مولانا بروند».

زن جوانی برای خرید عینک آفتابی و ژاکت به مغازه آمد. سویشرت ها 150 هزار تومان. او یک پلیور صورتی با عکس بزرگ عینک انتخاب کرده و حالا قصد دارد همان پلیور را با عینک آفتابی ست کند:

– آقا این لیوان ها را از کدام کشور آورده اید؟

-خانم چمدونمونو از جاهدان میاریم. زاهدان نیز از کشورهای جنوب شرقی آسیا می آید. اینها برای چین و تایلند هستند و اینها هستند. تمامی کالاهایی که از مهاباد می آیند از اروپا هستند. اما حتی اگر از اینجا چیزی بخرید، نمی توان آن را انکار کرد.

دختر جوان یک عینک آفتابی بزرگ را به قیمت 300 هزار تومان انتخاب می کند. من به فروشگاه دیگری می روم. زن و مرد جوانی در آغوش پسری خزیده و مستقیم به بخش لباس بچه‌ها می‌روند. تقریباً هیچ لباسی به اندازه کودک دو ساله آنها پیدا نمی شود:

– من همیشه از این فروشگاه خرید می کردم اما الان به قیمت و اقلام اعتقادی ندارم. من ساعت ها در حال جستجو هستم، نمی توانم لباس مناسب برای بچه هایم پیدا کنم.

– نمی ترسی بچه هایت چیزی با مشکل پوستی پیدا کنند؟

زن ابروهایش را بالا می اندازد: چرا؟ لباس ها را با احتیاط بریدم و دوباره نو شدند اما حالا قیمت مشکل دارد، فروشنده ما می آید داخل. در آن زمان قیمت لباس دو تا سی هزار تومان است. الان بیست و دو، سی لک. آیا می خواهید به همان قیمت قبلی بخرید؟ دلار الان چنده؟ برو همان کالای ایرانی را بخر که بازار را پر کرده است. او گفت: «وقتی به اینجا آمدم نمی خواستم ایرانی بخرم. حالا با 950 هزار تومان برای آن کت چند لباس به بچه می دادی؟

زن به یک کت راه راه خاکستری که در آستانه در آویزان است اشاره می کند. کت مومی و گشاد است. چپ با کنجکاوی زیادی به کت نگاه کرد. او به من می گوید: «او خدای زیبایی است. “او یک خارجی است.” زن به فروشنده اضافه می کند:

– شنیده ام تاناکورا می بندد، حالا کی می بندی؟

– نه بابا این خبری نیست. 10 روز پیش 10 سال پیش بسته شد، چه اتفاقی افتاد؟ اکنون فقط تعداد تاناکوراها افزایش یافته است.

من در یک فروشگاه دیگر هستم. یک مرد جوان و یک زن جوان وارد می شوند. دنبال شلوار و بلوز می گردند. آنها سبد شلوار جین را برعکس می کنند. هر شلوار 850 هزار تومان است. اکثر شلوارها لکه یا لکه دارند یا پاره شده اند. آقا اینا همشون زشت و قدیمی هستن 850 هزار تومن میفروشن؟

مرد به قفسه بالای سرش اشاره می کند، جایی که تمام شلوار جین روی سقف چیده شده است. هر شلوار یک میلیون و 200 هزار تومان :

– اینها جدید هستند، مهم نیست. در هر کدام از این شلوارها یک دانه وجود دارد.

– ما لباس های نو می خواستیم که بدانیم چگونه به بازار برسیم. مثلاً برای خرید کالای ارزان به اینجا آمده ایم، انگار از کیمیا ارزان تر شده است.

– کجا چیزهای ارزان می دهند تا ما ارزان به شما بدهیم؟ اگر برای خرید لباس درجه یک آمده اید، باید هزینه یک درجه یک دیگر را پرداخت کنید. فکر می کنم اکثر لباس ها، مانتو ها و کفش هایی که در این فروشگاه می بینم با قیمتشان مطابقت ندارند و در نمونه های شیک تری در فروشگاه های برندهای ایرانی یا حتی در بوتیک های معمولی پیدا می شوند. اما به نظر می رسد خارجی بودن اجناس برای خریداران این فروشگاه ها بیش از هر چیز دیگری مهم است و بر خلاف زمان های گذشته که مشتریان اصلی این فروشگاه ها فقیر بودند، امروزه دوستداران برندهای خارجی مصرف کننده بزرگ هستند. یا یکی از این مغازه ها

[ad_2]

Miriam Ware

الکل نینجا. متفکر شیطانی. محقق سفر. فرهنگ پاپ مادام العمر. علاقه مند به موسیقی.

تماس با ما