[ad_1]
هاکی از قسمت های 1 تا 5 ما را مجذوب تم ها و لحن های کریسمس، شخصیت های مرموز، تعلیق، یک سگ بامزه و افراد مشهوری مانند اکو و ویلسون فیسک کرد. بنابراین همه ما نگران بودیم، سؤالات زیادی پرسیده می شد که آیا این سریال می تواند در یک زمینه به همه پاسخ دهد یا خیر؟! خب، سازندگان سریال با اضافه کردن نکات و شخصیتهای جدید در یک ساعت آخر همه چیز را به هم ریختند. با ویجیاتو همراه باشید تا بدانید چرا این اتفاق در مورد هاکی رخ می دهد.
اگرچه آخرین اپیزود Hawkeye یک اکشن تماشایی تمام مارول و یک دوتایی چشم نواز کلینت-کیت و صحنه ای احساسی بین یلنا و کلینت را به ما داد، اما همچنان نقطه ضعفی بود. اما چرا چون سازندگان داستان هر شخصیت را از ابتدا تا انتهای آن دویدند. با توجه به آنچه گفته شد، ممکن است فکر کنید که فردی مثل من انتظارات زیادی از سریال داشته است، اما باید یادآوری کنم که در کامنت قبلی این بار کنترل سطح توقعات را به طور جدی پیشنهاد کردم. بنابراین هیچ انتظار شخصی از تماشای مرد عنکبوتی یا دردویل در این سریال نداشتم. من فقط می خواستم کیت و کلینت بدترین مبارزه را انجام دهند.
خوب، بلافاصله پس از این قسمت، ما با کینگ پین شیطانی یا ویلسون فیسک مواجه شدیم. متاسفانه حضور این پسر بد تقریبا چیزی به داستان اضافه نمی کند. در واقع، تمام هیاهوها درباره «توطئه» واقعی در داستان سریال به دلیل پایان ضعیف به معنای واقعی کلمه از بین رفت. مطمئنم اگر قسمت های بیشتری از این سریال وجود داشت، تهیه کنندگان بهتر کار می کردند. البته در فینال هاکی نیز لحظات خوبی بود. در طول سریال، کیت و کلینت یک زوج قدرتمند را تشکیل می دهند و داستان تا قسمت آخر ادامه پیدا می کند. اما آزارم می دهد که می بینم کاری که آنها «با هم» کردند، بالاخره مافیای لباس ورزشی را شکست داد!
درست است، اجرای اکشن نهایی خوب بود، اما نه به اندازه ای که در سریال انتظار می رفت. اما چرا زیرا در یک مورد حیاتی، کیت در نهایت به تنهایی با ویلسون فیسک مبارزه خواهد کرد. به شخصه به عنوان یک تماشاگر انتظار داشتم از این صحنه شگفت زده شوم. اما متأسفانه سازندگان مجبور شدند زودتر به مبارزه پایان دهند، زیرا آنها کارهای دیگری داشتند! و زمان رو به اتمام بود. با این حال، همه چیز در این قسمت با یک قوس شخصیتی رضایت بخش به پایان می رسد. علاوه بر این، سکانس پایانی سریال تایید می کند که لورا بارتون (لیندا کاردلینی) کسی نیست جز مامور 19، یک مامور سابق شیلد که با نام مرغ مقلد نیز شناخته می شود. این تنها کلید طلایی در فصل ششم سریال بود.
به طور کلی، این سری به هدف خود برای معرفی هاکی جدید به MCU دست یافته است، در حالی که نگاهی دقیقتر به یکی از کهنهکارهای موسس خود دارد، که آسیبهای عاطفی ناشی از تغییر جهان را نیز بررسی میکند. اما با همه اینها، سریال هاکی بالاخره ثابت کرد که یک ماجرای سرگرمکننده است که تنظیمات چندجهانی Vandavision، Loki و What If را تهدید نمیکند. در واقع، نمایش در قسمت های اخیر کمی غیر متمرکز به نظر می رسید.
طبق این فرمول برای سرگرمی مخاطب، این مینی سریال 6 قسمتی در ایستگاه پایانی دچار مشکل شد. در واقع، بزرگترین ضربه نهایی هاکی به شخصیت هایی غیر از کلینت، کیت و یلنا وارد شد، زیرا زمان کمی برای رسیدن به یک نتیجه رضایت بخش در مورد فراوانی افراد شرور در این مجموعه وجود داشت. به عنوان مثال، ورا فارمیگا، به عنوان مادر مرموز و محافظ کیت که به طور مخفیانه در پشت بسیاری از دسیسه های وحشتناک سریال قرار داشت، در طول نمایش به طور مجرمانه استفاده نشد و انگیزه های او به طور کلی سوء تفاهم نشد. از طرف دیگر جک دوکین در نهایت قربانی این فرمول شد. او از ابتدا شخصیت جالبی به نظر می رسید، او فقط یک ابزار سردرگم سریال بود. البته تونی دالتون کمی خوشحال بود که بالاخره شمشیر را برگرداند.
به هر حال، هاکی حداقل راه را برای نسل جدیدی از ابرقهرمانان MCU هموار کرده است، و کیت بیشاپ، یلنا بلوا و مایا لوپز همگی آماده بازگشت برای خرید بیشتر هستند. یک ابرقهرمان غمگین، یک دختر ناشنوای خودآموخته، دختری که ابرقهرمان را الگوی خود می داند و یک قاتل که به دنبال انتقام مرگ خواهرش است. اینها شخصیت هایی هستند که به اندازه کافی قدرتمند هستند که دیده شوند، نه داستان اطرافشان. به طور کلی، آغاز سفر شش قسمتی از زوج غریبه کلینت و کیت به تیم، یکی دیگر از موارد اضافه شده عالی به MCU است که بدون شک مخاطب را سرگرم خواهد کرد.
بنابراین، هاکی، مانند هر سریال و فیلم MCU، حتی اگر با یک صحنه نبرد بزرگ به پایان برسد، این سریال بهترین کار را میداند که اکشن را سرگرمکننده و هیجانانگیز کند و در عین حال داستانی بر اساس توسعه شخصیت خلق کند. اگر کل MCU می تواند چیزی از هاکی بیاموزد، باید تلاش کنند تا همه چیز اتفاق بیفتد، به این معنی که مارول باید داستان شخصیت ها را نه تنها با انفجار بزرگ بلکه با سکانس های اکشن به نمایش بگذارد. سریال هاکی 6 قسمتی نشان داد که در حالی که MCU توسعه شخصیت را در مرکز داستان خود قرار می دهد، بقیه عناصر به خوبی جا می گیرند.
[ad_2]