[ad_1]
جزئیات پرونده اولین قاتل زنجیره ای ایران که بیش از 30 کودک و نوجوان را کشت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، علی اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل در سال 1287 به دنیا آمد. او اولین قاتل زنجیره ای در ایران است که کودکان را قربانی کرده و چندین بار به آنها تجاوز کرده است.
او مدتی در عراق زندگی کرد و ترور او در این کشور آغاز شد و 25 کودک را کشت.
کشتار و زندانی شدن کودکان عراقی او را از خواب بیدار نکرد، زیرا به کشور بازگشت و دوباره دست به کشتار کودکان زد، این بار در ایران و هشت کودک و نوجوان را کشت.
علی اصغر در خانواده ای با سابقه دزدی، قتل و بدنامی بزرگ شد. پدربزرگش ذوالفعلی علی راهزن بود و در بروجرد و ملایر و عراق کاروان ها را غارت می کرد و گاه کاروان ها را می کشت.
پدر علی اصغر، علی میرزا، از قاتل، دزد و جنایتکار معروف زمان خود بود که بیش از 40 مسافر و دستان خود را کشت. او به دلیل انگ و آزار و اذیت به بغداد گریخت.
علی اصغر از مادرش شنیده بود که پدرش علی میرزا سرباز بوده و در جنگ کشته شده است. خانواده علی اصغر به بهانه زیارت کربلا به عراق گریختند و در بغداد ساکن شدند.
یکی از برادران علی اصغر یک کافی شاپ در بغداد دارد و علی اصغر قبلا برای برادرش کار می کرد. سپس کودکان و دانش آموزان را فریب داد تا به همین روش آجیل و تنقلات بفروشند.
او با کودکان و نوجوانان دوست شد و کم کم آنها را از هم جدا و شکنجه کرد و ابتدا در سن 14 سالگی در بغداد به جرم آزار کودکان دستگیر و زندانی شد.
اصغر پس از آزادی از زندان شروع به فروش آجیل و تنقلات به بچه های مدرسه کرد و پس از افشای اقداماتش به 9 سال زندان و شکنجه پنج کودک در بغداد محکوم شد.
در 27 سالگی برای فرار از پلیس و دادگاه، پس از تجاوز به شکارچی خود تصمیم به کشتن او گرفت که در آن اصغر، قاتل، 25 کودک و نوجوان عراقی را کشت.
Assassin به جنایات خود در عراق اعتراف کرده است
او می گوید: «در عراق، در قهوه خانه برادرم، تمام پولم را خرج بچه ها می کردم و مدتی در مساجد بادام هندی می فروختم و با بچه ها رابطه جنسی برقرار می کردم تا اینکه 5 بچه بچه پولدارهای آنجا را فریب دادم و خیانت کردم». . 9 سال زندان. بعد از آزادی از برادرم خواستم با من ازدواج کند اما او قبول نکرد.
یک شب به نجار به نام حسن خیانت کردم و به همراه پنج نفر دیگر به او تجاوز کردیم. این دو سال در زندان بودم و تحت نظر پلیس دادگاه بودم.
هر شب پلیس به خانه ام می آمد و حضورم را بررسی می کرد. تصمیم گرفتم هر بچه ای را که به آن تجاوز کردم بکشم. در بغداد 25 کودک را سر بریدم. من اغلب اجساد را در سرما غرق می کردم. من بودم که اثری از سر بریدن نگذاشتم. بچه آخر را کشتم، بچه دیگری مرا دید و به ایران فرار کردم.
ورود مجدد به ایران
اصغر پس از فرار از عراق به ایران در کاروانسرای رضاخان تهران ساکن شد و به فعالیت های مسافرتی به ویژه بامیه فروشی پرداخت تا بتواند با کودکان و نوجوانان ارتباط برقرار کند.
در آن زمان اصغر بیشتر نوجوانان شهر را که برای جستجوی کار به تهران آمده بودند طعمه می کرد و هشت نفر را در تهران کشت و اجساد آنها را در جنوب تهران رها کرد و وحشت گسترده ای را در تهران به وجود آورد.
در 9 آذر 1320 چوپان نوجوانی در قلعه ای مخروبه در صحرای شاطرخان در جنوب تهران سر بریده شده توسط چوپان جوان پیدا شد و این خبر به گوش ساکنان روستایی نزدیک نجف آباد رسید.
در پی این حادثه، ماموران امنیتی «پلیس آگاه» جسد این پسر و دو تن دیگر را که همگی زیر بیست سال سن داشتند، پیدا کردند که دو هفته قبل به قتل رسیده بودند.
23 بهمن ماه همان سال پس از مدتی کمتر از دو ماه، جمجمه جوان دیگری در میدان جلالیه، پارک لاله پیدا شد، اما تلاش برای یافتن جسد او ناکام ماند. پنج روز بعد، مرد 30 ساله بدنی بدون سر داشت. امین آباد در نیروی دریایی پیدا شد دولت آباد تفتیش شد. نازی ها و قوه قضائیه با ایجاد فضای رعب و وحشت در تهران تلاش جدی برای یافتن سرنخ هایی از قتل ها انجام دادند.
سردار تیمورخان، بازرس با سابقه اداره امنیت تهران در آن زمان، مأموریت یافت تا یک سری از ترورها را در جنوب تهران پیگیری کند. روز سه شنبه 8 اسفند 1340، 43 مامور در نزدیکی چاه نیروی دریایی امین آباد در کویر با مردی میانسال با ذغال سنگ نارس حلبی و پشته باربر مواجه شدند.
ماموران از او و شغلش بازجویی کردند و مرد ادعا کرد که بامیه می فروشد و پیت ابزار او بوده است و ماموران جسدی را در همان نزدیکی پیدا کردند.
2 روز بعد اصغر بامیه فروشنده قاتل بود و در نزدیکی شاهزاده عبدالعظیم دستگیر شد.
مأموران با مراجعه به کاروانسرای رضاخان علی اصغر و پرس و جو از همسایه ها متوجه می شوند که شب قبل پسر علی اصغر که او را برادرش معرفی کرده بود، شب قبل در اتاق او خوابیده است. با شناخت آن لباس ها متوجه می شوند که متعلق به همان پسر نوجوان است.
علی اصغر پس از چند بار بازجویی اعتراف می کند که این لباس متعلق به نوجوانی به نام علی است که اصغر ابتدا از او سینی و بامیه خریده است، اما پس از فرار، اصغر دوباره او را پیدا کرده و پس از تجاوز جنسی او را می کشد.
پس از تساوی های پیاپی، علی اصغر به قتل 8 نفر در ایران و 25 نفر در عراق و تجاوز به مقتول و سایر کودکان اعتراف کرد.
قاتل اصغر در خرداد و تیر 1313 محاکمه شد و به تجاوز و قتل ده ها کودک و نوجوان متهم شد. او پس از جلسه دادگاه به 9 سال زندان محکوم شد و در نهایت به اعدام محکوم شد. علی پاک بود. ، جایی که حکم وی تایید شد.
علی اصغر جرایم در قوه قضائیه را توجیه می کند
او درباره جنایت خود گفت: اینها یتیم هستند. آنها بدون مو و زیبا هستند. وقتی ریششان به دست می آید دزدی می کنند. از آنها متنفرم. اینها دشمنان کشور هستند. به همین دلیل آنها را کشتم. وقتی من در خارج از کشور بودم تعدادشان زیاد بود و خیلی از آنها را کشتم. وقتی به اینجا آمدم دیدم آنها هم اینجا هستند و آنها را کشتم.
اولین قاتل زنجیره ای ایران به دار آویخته شد
روز اعدامش فرا رسید. وی در صبح روز چهارشنبه ششم تیرماه 1313 در تفخانه چوک و در مقابل نظم ملی به اعدام محکوم شد. آزادی دو گوسفند قربانی خواهد کرد.
نظر تازه جلاد
قاتل اصغر پس از فراخوانی به چوبه دار اعتراض کرد و گفت: چند نفر از سرگردان و خدایان را از روی نادانی کشتم، به خاطر آنها مرا می کشی؟
جنایات متعدد علیه کودکان و نوجوانان منجر به اعدام اولین قاتل زنجیره ای در ایران و اعدام قاتل اصغر شد.
[ad_2]