[ad_1]
فرادبدون شک داشتن فردی که قدر شما را می داند و به شما اهمیت می دهد احساس خوشایندی است. اما مزایای این توجه و مراقبت می تواند فراتر از احساسات خوشایند باشد. به عنوان مثال، وقتی در محل کار احساس ارزشمندی می کنیم، عملکرد بهتری داریم. وقتی در یک رابطه عاشقانه و دوستانه به احساسات شما ارزش داده می شود، می تواند رابطه شما را با مردم تقویت کرده و عزت نفس شما را تقویت کند. ما باید بدانیم که روابط پیچیده هستند و گاهی اوقات می توانیم عشق را نشان دهیم. اما در عوض ما عشق زیادی دریافت نمی کنیم.
به گفته فرخ، اگر طرف مقابل مراقب احساسات شما نباشد، ممکن است اوضاع پیچیده شود. گاهی اوقات تا زمانی که صدمه نبینید متوجه نمی شوید. بنابراین، قبل از رسیدن به آن نقطه، ایده خوبی است که برخی از نشانههایی را بشناسید که به فرد کمک میکند بفهمد که به احساسات یا رابطهاش با شما اهمیتی نمیدهد. دانستن این نشانه ها اغلب می تواند به شما کمک کند تا مشخص کنید آیا مستعد چنین روابطی هستید یا خیر.
نشانه هایی که نشان می دهد هیچ کس به رابطه شما اهمیت نمی دهد به راحتی قابل شناسایی است. یک علامت رایج این است که از شما در مورد احساسات، زندگی یا آنچه برای شما مهم است سؤال نمی شود. در هر رابطه ای می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، در محل کار، ممکن است نظر شما در مورد پروژه های خاصی از شما خواسته نشود. ممکن است زمانی که شما عضو گروه هستید و حضور ندارید جلسه ای برگزار کنند یا همیشه در مورد خود صحبت کنند و چیزی در مورد شما نگویند.
جنی والترز، درمانگر در لس آنجلس، می گوید: “شما ممکن است احساس کنید که باید دائما نگران نحوه و زمان صحبت با آن شخص باشید، و معمولاً احساس نمی کنید که دیده اید یا شنیده اید.” او میگوید: «میتواند به این دلیل باشد که دائماً شما را آزار میدهند، یا ممکن است زمانی که با آنها هستید، احساسی به ذهنتان خطور کند. Cherry Timco، راهنمای روابط زن و شوهر، علائم دیگری را فهرست می کند که نشان می دهد کسی برای شما مهم نیست:
او به اندازه شما برای رابطه ارزش قائل نیست.
هیچ علاقه یا کنجکاوی نسبت به شما یا زندگی شما نشان نمی دهد.
او برنامه های مختلفی برای رابطه اش با شما دارد.
هرگز نظر یا نظر خود را نپرسید.
او از اینکه چگونه رفتارش بر شما تأثیر می گذارد افسرده است.
به درخواست شما برای تغییر رفتارش پاسخ می دهد.
در برخی موارد این رفتارها در طول زمان تغییر چندانی نمی کند. این می تواند به این دلیل باشد که طرف مقابل روز سختی را پشت سر می گذارد یا نیاز به حمایت دارد و اگر بیشتر اوقات از نظر عاطفی در دسترس نیست، توجه نشانه مهمی است. ملیسا زاویسا، یک مددکار اجتماعی بالینی، نمونههایی از مکالمات را به اشتراک میگذارد که ممکن است برای کسی که در یک رابطه نادیده گرفته میشود آشنا باشد:
شما: “من تازه فهمیدم که همسر سابقم ازدواج کرده است و من شوکه و ناراحت هستم.”
دوست شما: “چرا هنوز برای شما مهم است؟”
شما: “وای، یک روز به نظر می رسید هیچ چیز برای دخترم یا سر کار خوب پیش نمی رود.”
دوست شما: “تو حداقل یک شغل یا دختر داری.”
شما: “من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و مطمئن نیستم که چگونه می توانم همه چیز را انجام دهم.”
همسرتان: «مثلاً فکر میکنید کار زیادی دارید؟ نمیدانید من چقدر کار میکنم.دارمش! “
شما: “من واقعا نگران شرایط کار هستم.”
همسرتان: “بگذارید نفس بکشم. نگرانی بزرگی نیست. فقط باید با آن کنار بیایید.”
ممکن است شخصی احساسات شما را دست کم بگیرد، توهین کند یا نادیده بگیرد. اما تفاوت بین نادیده گرفتن احساسات و عدم توجه به آنها چیست؟ والترز می گوید که اگر کسی بخواهد شما را درک کند، اگر با شما اختلاف داشته باشید، به صحبت کردن با شما ادامه می دهد. اما برخی از افرادی که با تروما یا سایر مشکلات سلامت روان زندگی می کنند نمی توانند با افراد دیگر ارتباط برقرار کنند. آنها ممکن است به شما اهمیت دهند. اما آنها ابزار لازم برای ایجاد ارتباطات معنادار را ندارند. این یک انتخاب شخصی نیست. این نتیجه موقعیتی است که در زندگی با آن مواجه می شوند.
برای برخی، نادیده گرفتن دیگران نشانه ضعف در همدلی آنهاست. به طور خلاصه، همدلی یعنی اینکه بتوانید خود را به جای دیگران بگذارید. وقتی شخصی برای احساسات شما ارزش قائل نیست یا در رابطه با شما فعال نیست، ممکن است به این دلیل باشد که در همدلی ضعیف است. از دیدگاه روانشناختی، فقدان همدلی میتواند نشانهای از برخی مشکلات سلامت روان باشد. اما همیشه این اتفاق نمی افتد. تحقیقات انجام شده در سال 2019 نشان داده است که برخی افراد نسبت به دیگران همدلی نشان نمی دهند زیرا ممکن است هزینه های احساسی را تجربه کنند.
به گفته والترز، برخی از نشانههای عدم همدلی با فرد مقابل شما ممکن است این باشد که احساسات شما را سرکوب میکند، از بحث در مورد احساسات شما اجتناب میکند، مکالمه شما را قطع میکند و دیگر با شما صحبت نمیکند یا به شما توهین میکند. . یا با تحقیر صحبت می کند. البته باید توجه داشت که این علائم در صورتی که دائماً در یک رابطه تکرار شوند، نگران کننده هستند.
آیا افسردگی فقط یک مشکل شخصی است؟
برای یافتن پاسخ این سوال باید نحوه واکنش و تعامل یک فرد با دیگران را ارزیابی کرد. توجه داشته باشید که آیا الگوی رفتاری وجود دارد. آیا شخص دیگری هم همین احساس را نسبت به رفتار آن شخص داشت؟ یکی از متخصصان میگوید: «شاید شخصی سابقه ضربه داشته باشد و در باور افراد مشکل داشته باشد، یا با استرسی دست و پنجه نرم کند که شما از آن اطلاعی ندارید. در این صورت برای شما فرقی نمی کند و اگر با فردی که با او اینطور رفتار می شود خلوت کنید، می تواند یک موضوع شخصی باشد.
دلیل هر چه باشد، درک این موضوع می تواند مفید باشد مگر اینکه مردم بخواهند تغییر کنند و گام های موثری در این مسیر بردارند. رفتار فرد ممکن است به شما بستگی نداشته باشد و همچنین مهم است که از خود محافظت کنید.
وقتی کسی به احساسات شما اهمیت نمی دهد چه باید کرد؟
کاری که انجام می دهید به عوامل مختلفی بستگی دارد. یکی از مواردی که باید در نظر گرفت امنیت عاطفی است. اگر احساسات خود را بیان کنید، فکر می کنید فرد مقابل مراقبت و تغییر خواهد کرد؟ یا اینکه آسیب پذیر بودن باعث می شود که احساس غرق شدن کنید؟ در این صورت، باید بررسی کنید که آن شخص چه زمانی از نظر عاطفی با شماست یا چه زمانی با شما نیست. بیان احساسات به طور کلی بسیار مهم است. زیرا سرکوب احساسات منجر به استرس بیشتر می شود. اما این بدان معنا نیست که شما باید با آن شخص برخورد کنید.
مراجعه به دوست یا درمانگر دیگر ممکن است مفید باشد. بیان احساسات واقعی خود – چه گفتگوی مستقیم با یک فرد، یک دفتر خاطرات یا گفتگو با یک درمانگر – کلید سلامت و رفاه کلی شماست. اگر تصمیم دارید احساسات خود را ابراز نکنید و به آنها پایبند باشید، شاید بهتر باشد به دلایل خود نگاه کنید.
با افرادی که به آنها اعتماد دارید یا درمانگران صحبت کنید. به این ترتیب می توانید آنچه را که در یک رابطه نیاز دارید پیدا کنید و کسانی که به شما اهمیت می دهند این نیاز را تصدیق کرده اند. وقتی مشخص شد که در یک رابطه چه می خواهید، چه کاری باید انجام دهید. نیز مشخص شده است.
اگر میخواهید مستقیماً با طرف مقابل صحبت کنید، میتوانید دستورالعملهای زیر را دنبال کنید
احساسات خود را بررسی کنید و چارچوب خود را مرور کنید.
به تعاملات خود با این شخص و نقش او در زندگی شما فکر کنید و فهرستی از چیزهایی که آن شخص به زندگی شما اضافه می کند تهیه کنید.
تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید ادامه دهید. به عنوان مثال، زمانی را به بحث در مورد آنچه در آن شخص دیدید اختصاص دهید. از قبل در مورد آن فکر کنید و آنچه را که می خواهید بگویید بنویسید. نگرانی های خود را به اشتراک بگذارید و سپس به صحبت های فرد مقابل گوش دهید و برای انواع واکنش ها آماده باشید.
به یاد داشته باشید که احساسات، افکار و رفتار شما متعلق به شماست و آن برای شخص مقابل شماست.
هنگامی که مشکلات خود را به اشتراک گذاشتید، تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید ادامه دهید.
– شرایط می تواند حل شود و می توانید رابطه خود را ادامه دهید یا به مشاجره منجر شود که در این صورت هر دو باید آرام باشید و دوباره صحبت کنید.
در برخی موارد ممکن است مجبور شوید از وسایل ارتباطی دیگری استفاده کنید. به عنوان مثال، شما می توانید از طریق نامه یا ایمیل راحت تر با هم ارتباط برقرار کنید. ممکن است شما یا آن شخص در نهایت تصمیم به پایان دادن به رابطه بگیرید. در صورت پایان یافتن رابطه به خود فرصتی برای غصه خوردن بدهید.
اگر در گذشته سعی کرده اید با آن شخص برخورد کنید و رفتار او تغییر نکرده است، پس باید تصمیم بگیرید که آن شخص چه نقشی در زندگی شما دارد. گاهی اوقات شما نمی توانید نقشی در حضور آن شخص در زندگی خود داشته باشید. مثلاً آن شخص همکار شماست. در این موارد، مهم است که بدانید نیازهای عاطفی شما برآورده شده است و نمی توانید آن فرد را از زندگی روزمره خود حذف کنید.
آماندا انلو، مشاور حرفهای در ایالات متحده میگوید: «حتی اگر همیشه آنچه را که نیاز داریم از دیگران دریافت نکنیم، همیشه میتوانیم به نیازهای عاطفی خود توجه کنیم. وی در ادامه می گوید: “خود اتکایی می تواند گامی قدرتمند در جهت ایجاد حس تفاهم با ایجاد یک محیط امن و پایدار باشد. حواس پنج گانه خود را بررسی کنید و چیزی را بیابید که به همه آرامش دهد.” که به شما احساس لطافت و آرامش می دهد. یا در ابتدا به موسیقی هیجان انگیز گوش دهید.”
منبع: روان محور
[ad_2]