نقشه تخریب بازار خلاق

[ad_1]

اگرچه سهامداران معمولاً از اصطلاح «بازار» برای بورس استفاده می کنند، اما به نظر می رسد بورس تهران بیشتر «بازار» باشد تا «بازار» و همه گلایه هایی که به سهامداران تحمیل می شود ریشه در همان قوانین «بازار» دارد. . عدم تبعیض که همیشه به کمک دولت بستگی دارد. هر زمان که رکودی در این بازار وجود داشته باشد، تمام سیاست ها بر روی قیمت پول و بازدهی مشابه تمرکز دارند. در روند نزولی 524 روز گذشته در 10 دستور حمایتی تلاش خود را به نمایش گذاشت و در راستای حمایت از شاخص های بورس اوراق بهادار و بودجه ای را توزیع کرد. به گفته کارشناسان اقتصادی، نیاز اصلی برای یک بازار سهام کارآمد، هدر دادن سرمایه های عمومی نیست، بلکه انطباق ساختار خرد بورس در صورت نیاز برای ایجاد بازاری شفاف و کارآمد و زمینه سازی برای بهبود فضا است. با این حال، سیاست‌ها مانند سایر بخش‌های اقتصاد به‌جای سیاست «تخریب خلاق» به سمتی پیش می‌رود که بخشی را با چارچوبی ناکارآمدتر نسبت به گذشته اجاره دهد. هر مشکلی

به گزارش دنیای اقتصاد، سهامداران اغلب از عنوان «بازار» برای بورس استفاده می کنند، در حالی که عنوان «غیر بازاری» بیشتر برای بورس تهران مناسب است. بازاری که مدتی است به دلیل کاهش قابل توجه قیمت ها روند نزولی داشته است، وابسته به حمایت های دولت است. این در حالی است که به گفته بسیاری از کارشناسان، حمایت مبتنی بر انتقال منابع مالی به بازارهای مالی در هیچ کجای دنیا گزینه مناسبی محسوب نمی شود.

با این حال، هر زمان که این بازار کاهش یابد، همه سیاست ها بر انتقال منابع از صندوق توسعه ملی، تخصیص منابع از بودجه، نوشتن قوانین برای افزایش سود اجاره و هدایت پول در چنین شرایطی متمرکز است. در حال حاضر تلاش های مذکور در بسته 10 بسته حمایتی بازار سرمایه و در لایحه بودجه پیشنهادی 1401 منعکس شده است. به گفته کارشناسان اقتصادی، نیاز اصلی بازار سهام کارآمد، انحراف پول از منابع عمومی نیست، بلکه انطباق ساختار و ساختارهای خرد بورس تهران با نیاز به بازار شفاف و کارآمد با رویکردی خلاف قانون اساسی است. بنابراین به نظر می رسد شرایط پیش گفته مسئولان را به سمتی سوق داده است که به جای «تخریب خلاقانه» بورس، بورس نیز مانند سایر بخش های اقتصاد به فضایی استیجاری با چارچوب ناکارآمدتر تبدیل شده است. . شرق. به دولت تسری خواهد یافت.

در معمای اقتصاد

وضعیت فعلی بازار سرمایه و رکود تقریباً باثبات آن در 17 ماه گذشته، بسیاری را بر آن داشته است که نیاز به تغییر از طریق تقاضا برای حمایت را تشخیص دهند. تا اینجا خیلی خوب بوده و هیچ انتقادی از فعالان بازار سرمایه وجود ندارد. زیرا ممکن است برخی افراد هنوز سابقه بورس داشته باشند اما انتقادی به بسیاری از قوانین موجود وجود ندارد.

در هر جامعه ای وقتی یک نهاد دولتی مسئولیت اجرای قانون را به طور کامل به عهده می گیرد، طبیعی است که وقتی مشکلی پیش می آید، مورد انتقاد یک یا چند نفر از افراد جامعه قرار می گیرد و خواسته های آنها برآورده می شود. این دقیقا همان اتفاقی است که در بورس تهران رخ داد. با توجه به رفتار غیر اصولی دولت قبل برای رونق بورس در شرایط گرانی بازار و حباب قیمتی و جذب مردم و جذب پس اندازهای ناچیز عموم مردم، طبیعی است که فعالان بازار ناامید شوند. مطمئن ترین راه برای برون رفت از وضعیت فعلی و صرفه جویی در سرمایه. اما باید توجه داشت که این امر می تواند منجر به تضاد منافع بین هنرمندان یک بخش از اقتصاد و هنرمندان در بخش دیگر شود.

در 17 ماه گذشته به ویژه در آغاز فروپاشی «رویای مبادله بدون ریسک» که پاییز 99 را در بر می گرفت، بارها شاهد بودیم که فعالان تالار شیشه ای از دستگاه های اجرایی درخواست کمک کردند. و هدر دادن منابع برای اعتراض به موضع دولت در مورد مسائل بورس. چنین درخواستی دقیقاً بیانگر آن است که ترس از کاهش ارزش روزانه سهامداران در بورس، آنها را مجبور به تلاش برای نجات خود به هر طریق ممکن کرده است. از این رو به گفته برخی فعالان بازار سرمایه، دیری نپایید که برخی اظهارات و گفته ها بورس را از سایر بخش های اقتصاد پیشی گرفت. در نتیجه، به تدریج کارگران خرد تالار شیشه ای دچار تردید شدند که می توان منافع بورس را بدون توجه به منافع اقتصاد کلان تامین کرد. بنابراین دیدیم که تقاضای پول در معاملات سهام به تدریج تبدیل به یک تقاضای عمومی شد. این در حالی است که بورس نیز مانند هر بخش دیگری تنها بخشی از معمای اقتصاد ایران است و نمی تواند به فضایی که در بافتی که در آن قرار دارد بازگردد. «دنیای اقتصاد» در گزارش های قبلی خود به جزئیات پیامدهای گذار از سود کلان به بورس پرداخته است. اما راه حل چیست؟

تخریب خلاق به چه معناست؟

در اوایل این هفته، دنیای اقتصاد با اشاره به مفهوم «تخریب خلاقانه» جوزف شومپیتر، از بیماری مهلکی در اقتصاد ملی صحبت کرد که تاکنون نه تنها توسعه اقتصادی کشور را با مشکل مواجه کرده، بلکه بر احیای کارخانه ها نیز تاکید کرده است. ورشکستگی، اتلاف منابع مالی محدود احتمالاً یکی از مهم ترین فرصت های اقتصاد ایران است. در این گزارش آمده است: با نگاهی به شرایط کنونی، دولت فعلی در تلاش است تا با سیاست‌های مختلف، کارخانه‌های ورشکسته را احیا کند و از ظرفیت فروش این کارخانه‌ها برای افزایش اشتغال استفاده کند.

با این حال، هدف اصلی علم اقتصاد از ارائه این استاندارد بالای نظریه ها و محاسبات مختلف، ارائه راهکارهایی برای ایجاد اشتغال برای مردم نیست، بلکه تلاش برای یافتن بهترین راه برای استفاده از منابع محدود برای پاسخگویی به نیازهای عظیم انسانی است که ایجاد می کند. ثروت در اقتصاد کلان رهبری آب و هوا

مفهوم «تخریب خلاق» به اختصار به این واقعیت اشاره دارد که بهره‌وری و تولید ثروت در اقتصاد در شرایطی امکان‌پذیر خواهد بود که هر عضو فعال جامعه بتواند آزادانه به فعالیت‌های اقتصادی در حوزه خود بپردازد و ایده‌های خود را بررسی کند. در چنین محیط آزمایشی، ایجاد فناوری جدید رقبایی را که نمی توانند خود را با شرایط وفق دهند، حذف می کند. جوزف شومپیتر در مفهوم «تخریب خلاقانه» به نکته ای کوتاه اشاره می کند که تغییرات در بازار کار و از بین رفتن مشاغلی که قادر به انطباق با شرایط جدید نیستند، منجر به بهبود و ارتقای شرکت های سازگار می شود. آنها با شرایط فعلی سازگار می شوند و می توانند حتی در این محیط جدید پیشرفت کنند. به عنوان مثال، تمام تغییرات ناشی از تغییرات تکنولوژیک فضایی را برای آزمون و خطا در قالب تکامل طبیعی بین یافته های علمی و اختراعات باز کرده است، تا کنون نه تنها اقتصاد در عمل توسعه یافته است، بلکه کارایی منابع طبیعی نیز بهبود یافته است. . . در اینجا یک نکته مهم وجود دارد. اگر دولت در این روند طبیعی دخالت کند، نیاز به تغییر در فعالان اقتصادی یا چابکی آنها برای انطباق با شرایط جدید کاهش می یابد و به دلیل عادت به استخدام، تنبل می شوند. اقتصاد ایران امروز نیز وضعیتی مشابه دارد و تمامی صنایع آن با سر دادن شعارهایی در حمایت از تولید داخلی، مشغول رانت و کوچک شدن اقتصاد کشور هستند. بورس اوراق بهادار یکی از آخرین بخش هایی است که اخیراً سوار این قطار شده است.

ردپای بورس تحصیلی شومپیتر

اگرچه تمرکز اصلی جوزف شومپیتر بر مفهوم “تخریب خلاق” به بهبود تولید و بهره وری و اقتصاد کلان مربوط می شود، اما آنچه می توان از شومپیتر آموخت این است که حمایت دولت بدون به خطر انداختن منافع عمومی غیرممکن است. یک بخش همیشه از جیب بخش های دیگر انجام می شود.

این بدان معناست که بخش مورد حمایت بسته به حمایت هایی که ذکر شد، همواره نیاز به دولت دارد و در برخی موارد مطابق انتظارات حامی خود که دولت است، عمل می کند.

نمونه بارز این ماجرا را امروزه در صنعت خودروسازی می توان دید. به جای تمرکز بر مزیت نسبی در عمل، اصرار بر حفاظت غیراصولی هم منجر به هدر رفتن منابع شد و هم صنعت را وارونه کرد. اقتصاد کشور این روزها در حالی به پایان دهه 1400 نزدیک می شود که صنعت خودرو با زیان انباشته حدود 80 هزار میلیارد تومانی دست و پنجه نرم می کند و مصرف کننده نیز خودروساز در آن سوی این روند است.

اما آنچه که بیشتر به موضوع بحث ما مرتبط است و مفهوم جوزف شومپیتر یادآوری می کند «عدم تخریب خلاقانه در بازار سهام» است. اگرچه بورس تهران در چند سال گذشته به شدت درگیر بی‌تفاوتی دولت بوده است، اما نباید فراموش کرد که عادت به کمک گرفتن از دولت احتمالاً بازار سهام را همسو با سایر بخش‌های اقتصاد برای حمایت پایدار دولت می‌کند. آینده ی نزدیک. زیرا همواره ناکارآمدی در اقتصاد کشور وجود دارد تا بر تالار شیشه ای تاثیر بگذارد و ناکارآمدی احتمالی را به عنوان عاملی مخرب برای بورس توجیه کند. اما در عمل تمامی ناکارآمدی های احتمالی در حوزه اقتصاد کلان با افزایش ریسک مورد انتظار باعث افزایش بازده مورد انتظار شده و در تمام این سال ها بورس توانسته است بازدهی را بالاتر از بازده سایر بازارها نگه دارد. عدم توجه به این امر، علاوه بر رالی های برتر شکل گرفته در صنعت و تابلوها، می تواند تمامی آسیب ها را نیز متوجه قوه مجریه و دخالت ذینفعان از جیب منابع عمومی را در پی داشته باشد. چنین نظری ممکن است در ابتدا تند یا مغرضانه به نظر برسد، اما باید توجه داشت که بر اساس تجربیات اقتصادی گذشته در داخل و خارج، دولت مانند چراغ جادویی نیست که تنها پس از تحقق سه آرزو بتوان آن را بازسازی کرد. داخل لامپ. اگر کمک های دولتی به جای اصلاحات سرمایه ای به دنبال جذب منابع عمومی است، باید انتظار داشت که دسترسی به بازار به جای دسترسی دولت به بازار سهام بهبود یابد، زیرا امکان جذب حمایت های حمایتی توسط سهام برای سهام وجود نخواهد داشت. بازار تنها با کمک به پایان می رسد و تمایل به حمایت به تدریج بازار سهام را به نمایشی از حاکمیت مالی تبدیل می کند. اگر این اتفاق بیفتد، به جای بازار سرمایه، باید حمایت قوی از بورس و شاخص فرابورس صورت گیرد. اکنون وضعیت به مشکلات اصلی بورس بازمی گردد.

به جرات می توان گفت که در 523 روز گذشته و در سوپرکلون 300% 300% سال 1999، مهم ترین ضربه به سالن های شیشه ای و بدن سهامداران توسط دست های “بی بازار” آشکار در بازار سهام وارد شد. که مداخله دولت و دولت است. جایی که اشتباهات سیاستی تکرار می شود اما «غیر بازاری» جای خود را به «بازاری» نمی دهد. بخشی از این «معامله» در محدوده نوسانات و قیمت نظم و قانون مداخله جویانه است که بورس را به شکنجه گاه خطرناکی تبدیل کرده است که نه تنها سهامداران غیرتجاری، بلکه سهامداران ارزشمند دیگر نمی توانند در آن زندگی کنند. بایستید

آخرین آمار نشان می دهد که حتی تاجران قدیمی تر نیز به جرگه فروشندگان پیوسته اند. جایی که از پایان معاملات روز شنبه 11 مرداد 99 (25 آذرماه) بیش از 99 هزار میلیارد تومان پول واقعی از بورس خارج شده است که 3553 میلیارد تومان بیشتر از سرمایه وارد شده به تالار شیشه ای است. 5 ماه اول سال 1999. در صورت تداوم چنین وضعیتی، آیا هدف اولیه حمایت و جبران خسارت سرمایه گذاران خرد محقق خواهد شد؟

تحلیل ضعیف

فراتر از آنچه تاکنون گفته شد، به نظر می رسد رویکرد حمایتی در صورت جایگزینی تقاضا برای پول، به جای بهبود ساختار میان مدت و بلندمدت و ساختارهای خرد، احتمالاً باید شاهد ضعف تحلیل در ابعاد مختلف باشیم. به نظر می رسد نیاز روزافزون به حمایت فعالان بازار، دولت را برانگیخت تا «کوته نظری» و منافع آینده را در نظر بگیرد. در عین حال، دولت احتمالاً بدون در نظر گرفتن جنبه های دیگر، با «تونل زدن» بین وضعیت فعلی و هدف، منابع را روانه بورس خواهد کرد. در چنین سناریویی به جای تثبیت بازار، احتمال افزایش شاخص در کوتاه مدت وجود دارد. با این حال، در چنین سناریویی، تمایل به حفظ موقعیت امیدوارکننده، علیرغم دامنه نوسان فعلی، بر توانایی واقعی برخی از فعالان بازار سهام در تحلیل درست اوضاع تأثیر گذاشته، توانایی تحلیل سرمایه گذار را ربوده و در سهام سرمایه گذاری می کند. بازار. خرید نمادهای شاخص محدود خواهد بود.

علاوه بر این، در چنین فضایی به جای نگاه مسئولانه به همه رکودهای بازار، فقط بد دیده می شود که دولت باید به آن توجه کند. این وضعیتی است که فرآیند نظارت بر نحوه ورود منابع به صندوق توسعه بازار یا روش تصمیم گیری برای خرید و فروش سهام موثر نیست.

[ad_2]

Heidi Avery

پنکه تی وی جنرال. کارآفرین. پیشگام زامبی مغرور. تحلیلگر. خالق شیطانی متعصب توییتر.

تماس با ما