مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی

بسیاری از دانشمندان مدیریت استقرار مدیریت مشارکتی در سازمان ها را مثبت ارزیابی می کنند و معتقدند که این مدیریت مشارکتی در درون سازمان ها می تواند کارکنان را توانمند کند. این بدان معناست که کارکنان سازمان در برخورد با تصمیمات مشارکتی تلاش می کنند تا راه حل های منطقی مبتنی بر احساس مسئولیت، دانش و تجربه در حد توان خود و اختیارات و اختیارات قانونی که از سوی مدیریت مشارکتی به آنها محول شده است ارائه دهند. به منظور ارائه بهترین راه حل و از این طریق کارکنان در پیشبرد اهداف سازمان و سرنوشت خود نقش دارند.

مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی

به گزارش دنیای اقتصاد، مدیریت مشارکتی فرصت پیشرفت را به همه کارکنان حتی طبقه پایین می دهد و صدای دیگرانی را که تجربه و دانش کافی دارند، اما صدایشان شنیده نمی شود، می دهد، اما مدیریت مشارکتی هموار می کند. راه و صدای دیگران شنیده می شود و بی توجهی به معلولیت را در موسسات از بین می برد و در نهایت فرهنگ سکوت را می شکند.

مشارکت سکوت را می شکند و راه را برای ظهور سرمایه فکری هموار می کند و البته افزایش مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم گیری باعث افزایش شفافیت و منافع سازمان و کاهش چشمگیر تصمیمات فردی می شود.

گیلز، دانشمند مدیریت، معتقد است که مشارکت دارای مولفه های زیر است:

تبادل اطلاعات شامل مشاوره کارکنان، تصمیم گیری مشارکتی و خود مدیریتی است.

در این رویکرد، مدیریت به کارکنان اعتماد کامل دارد و کارکنان را در تصمیم گیری و انتخاب مسئولانه و کارکنان با اقتدار و مسئولیت تصمیم گیری می کند.

استقرار سیستم های تصمیم گیری مشارکتی در سازمان ها دارای مزایای زیر خواهد بود:

افزایش بهره وری: بدون شک کارکنان با داشتن ارتباط مستقیم با کار و دست زدن به خطاها و مشکلات ناشی از این کاستی ها، راه حل های غلبه بر مشکلات را نیز می شناسند و زمانی که در تصمیم گیری ها مشارکت می کنند با در نظر گرفتن مشکلات ذکر شده و افزایش بهره وری تصمیم گیری می کنند. در محل کار.

تقویت حس خلاقیت، احساس مسئولیت و دانش در کارکنان

شرکت در فرآیند تصمیم گیری باعث ایجاد حس خلاقیت و مسئولیت پذیری در کارکنان می شود و آنها را از حالت افسردگی خارج می کند و فقط تصمیمات بالا را اجرا می کند، در حال حاضر با انجام کارهای درست و تلاش برای ارائه بهترین پیشنهادها، سطح مطالعه را افزایش می دهد. شد.

افزایش ظرفیت کارکنان و ترویج دموکراسی

مشاركت كاركنان در تصميم گيري هاي سازمان موجب توانمندي آنان، ارتقاي رقابت سالم، دموكراسي و خود محوري در سازمان و پرهيز از ظلم مديران و تقويت دموكراسي در سازمان مي شود.

ادغام منافع افراد و سازمان ها

مشارکت کارکنان باعث ایجاد احساس مالکیت در سازمان می شود و این امر کارکنان را بر منافع سازمانی بر منافع شخصی ترجیح می دهد، زیرا معتقدند موفقیت سازمان در گرو موفقیت کارکنان است و این احساس منافع فرد و سازمان را به هم پیوند می دهد. . .

تقویت یکپارچگی، کار تیمی و شفافیت

در صورت مشارکت مؤثر کارکنان در فرآیند تصمیم گیری، نتایج مثبت به دست آمده موجب تقویت گردش و کار گروهی می شود و گردش صحیح اطلاعات منجر به شفافیت و مناسب ترین تصمیمات می شود.

کاهش ثبات شغلی و تغییرات شغلی

معمولاً پس از مدتی مدیران ارشد به توانایی ها و خلاقیت های خود توجه نمی کنند، بنابراین کارکنان بسیاری از سازمان ها ناامید می شوند و درخواست تعویض یا تغییر شغل می کنند که با اجرای واقعی سیستم مشارکت و استفاده از مشارکت قابل حل است. مدیران مؤسسات انجام می دهند.

اما چرا با وجود مزایای فراوان تصمیم گیری مشارکتی و تجربه موفق بسیاری از کشورهای پیشرفته در کشورمان، علیرغم ضعف آن، توجه چندانی به تصمیم گیری مشارکتی نمی شود؟

دلایل اصلی عدم مشارکت کارکنان در تصمیمات امروز اتحادیه عبارتند از:

مدیریت ضعیف

یکی از دلایل عدم مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم گیری، ضعف مدیریت و نگاه از بالا به آنهاست.

فقدان احساسات سازمانی در بین کارکنان

یکی دیگر از دلایل عدم مشارکت کارکنان عدم تعلق آنها به سازمان است که خلاقیت و مشارکت کارکنان را در تصمیم گیری های سازمان سلب می کند.

مخالفت با اهداف و منافع افراد و سازمانها

کارکنان قبل از ورود به سازمان باید اهداف سازمان را بشناسند و برای جذب سازمان هایی که با اهداف آنها سازگار باشد تلاش کنند.

کمبود انگیزه

یکی دیگر از دلایل عدم مشارکت کارکنان، نبود عوامل انگیزشی در سازمان ها است.

فقدان بستر فرهنگی

نبود بستر در جامعه یکی دیگر از دلایل مشارکت کارکنان در جامعه است. این شخص یک مدیر یا کارمند شرکت کننده آینده در کار خواهد بود.

عدم آموزش لازم

علل دیگر عدم آموزش در سطح عمومی جامعه و نگرش مدیران کشورهای در حال توسعه به آموزش، عدم مشارکت کارکنان بود. زیرا نگاه به آموزش در این مورد معمولاً هزینه بر است; در کشورهای پیشرفته این رویکرد سرمایه داری به آموزش است و سود مطلوبی برای آنها به همراه داشته است.

محرمانه بودن طرح های خاص در سازمان

یکی دیگر از دلایل این عدم مشارکت، عدم استفاده از توانمندی های سازمان است که به دلایلی برنامه های خاصی را محرمانه می کند و مانع مشارکت کارکنان می شود. در پایان می توان نتیجه گرفت که به دلیل بی انگیزگی در کارکنان، ایام فوت، اتلاف وقت و عدم وجود خلاقیت و تمایل به ایده های نو در سازمان ها، اما با قاطعیت و اجرای صحیح سیستم مدیریت مشارکتی کیفیت خدمات را افزایش می دهیم. کار، پیشرفت سازمانی، توسعه محصول. و خدماتی که باعث افزایش انگیزه و علاقه کارکنان برای بهره مندی از این رشد و توسعه و کاهش اخراج، غیبت و تاخیر کاری خواهد شد.